در این ایام بیش از هر زمان دیگری نام جنبش اخوان المسلمین بر سر زبان هاست. رسانه‌های خبری هر روز خبرهایی درباره‌ی این جنبش پخش می‌کنند و تحلیل گران و ناظران سیاسی از زوایای مختلف در باره‌ی آن تحلیل ارائه می‌کنند. دلیل این وضع، نقشی است که این جنبش در تحوّلات اخیر دنیای اسلام و بهار عربی ایفا کرده است. در تونس «حزب النهضه» به رهبری استاد راشد الغنوشی با عقبه‌ی فکری اخوان المسلمین پیروز انتخاباتی شد که پس از پیروزی انقلاب آزادیخواهانه‌ی مردم و فرار دیکتاتور آن، زین العابدین بن علی، برگزار شد. در انقلاب یمن و لیبی نیز جنبش اخوان المسلمین نقش انکار ناپذیری داشت، ولی نقش اصلی آن در خیزش مردم مصر و براندازی دیکتاتور آن خود را نشان داد، زیرا کشور مصر مهد و زادگاه اخوان المسلمین است و بیشترین وزن و تأثیر را در این کشور دارد. 

اخوان المسلمین به ویژه نسل جوان آن از روزهای آغازین حرکت آزادیخواهی مردم، در میدان تحریر و میادین سایر شهرهای مصر، ‌حضور چشم گیری داشتند و زمانی که حرکت به اوج خود رسید، این جوانان عضو اخوان بودند که به دلیل سابقه‌ی فعالیت تشکیلاتی و آشنایی به نظم و روشهای سازماندهی، جمعیت انبوه مستقر در میدان تحریر راسازماندهی کردند و به تهیه آذوقه و تجهیزات پزشکی و سایر نیازمندی‌ها پرداختند. 

در نخستین انتخابات پارلمانی پس از پیروزی انقلاب مردم و کناره گیری حسنی مبارک، اخوان المسلمین پیروزی چشم گیری کسب کرد و نشان داد که مردم مصر به این جنبش اعتماد کامل دارند و به شعارهای آنان باور دارند. هر چند در آستانه‌ی دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، پارلمان منحل اعلام شد، ولی در ماهیت موضوع و نقش و پایگاه اخوان تغییری ایجاد نشد، به ویژه که دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و رسیدن محمد مرسی، رئیس حزب آزادی و عدالت به عنوان شاخه‌ی سیاسی اخوان المسلمین، به ریاست جمهوری، ‌ تأییدی بر دیدگاه‌های اخوان و حمایت جامعه از آن بود. 

اکنون جنبش اخوان المسلمین از لحاظ تاریخی به جایگاه بس مهم و خطیری رسیده است. حضور در قدرت، نقشی است متفاوت و جدای از فعالیت‌های تبلیغی و دینی و تشکیلاتی که عموماً مسؤلیتی محدود در قبال مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امثال آن برای هر حزب، جماعت یا تشکل در پی دارد. در حالی که قرار گرفتن در دایره‌ی قدرت، مسؤلیت‌ها را بالا می‌برد و ضریب خطا‌ها را افزایش می‌دهد. امید می‌رود که این جماعت در نقش جدید خود با موفقیت عمل کند و نه تنها جایگاه خود را حفظ بلکه زمینه‌ی ارتقای آن را نیز فراهم کند. 

در این نوشتار کوشش شده است به اختصار تاریخ این جنبش از پیدایش تا زمان حال، بررسی شود. نخست به زمینه‌ها و علل پیدایش آن می‌پردازیم. 

۱-سقوط خلافت اسلامی در سال ۱۹۲۴م. 

نخستین عامل پیدایش و شکل گیری جنبش اخوان المسلمین سقوط خلافت اسلامی در کشور عثمانی بود. این در زمانی بود که آرزو‌ها و آرمان‌های والای امت اسلامی، با اقدام خیانت بار آتاتورک تصادم و برخورد کرد، آخرین خلیفه‌ی مسلمان از کشور ترکیه اخراج شد و همه‌ی میراث معنوی و تاریخی او به تاراج رفت. 

اگر چه نسیم دعوت‌های مخلصانه برای نجات خلافت و خلیفه‌ی مسلمانان وزیدن آغاز کرد، اما راه به جایی نبرد و خلافت اسلامی که پشتوانه‌ی سیاسی و نظامی مسلمانان بود از میان رفت و جهان اسلام دچار سرگردانی شد. 

سقوط خلافت اسلامی، همت امام حسن البنا را برانگیخت و او را به میدان مبارزه برای بیداری امت کشانید. همه‌ی آرزوی او این بود که مجد و عزت اسلام و مسلمانان تجدید گردد. از این روی بازگشت به خلافت راشده از اهداف بزرگ او بود. او خواستار برافراشتن پرچم دفاع از دین و کیان امت بود. یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد جماعت اخوان المسلمین همین عامل بود. 

۲-غوغای جریانات تبشیری

در مصر و سایر کشورهای جهان اسلام، بخشی از نقشه استعمار این بود که از طریق جریانات تبشیری مسیحی، عقاید اسلامی را نابود کند، از این روی مبشران مسیحی فوج فوج راهی کشورهای اسلامی گردیده و از طریق دریا و خشکی عازم همه‌ی شهر‌ها و روستا‌ها شده بودند. مسؤولان کشورهای اسلامی نظاره گر این صحنه بودند. اما به حکم اربابان استعمارگر، راه را برای این مبشران هموار می‌کردند و زمینه‌ی ارتباطشان با مردم را فراهم می‌کردند. آنان نهادهایی را در کشورهای اسلامی تاسیس و هر چه می‌خواستند 

می‌کردند، حتی از ربودن اطفال و زنان خودداری نمی‌کردند. هر کس متعرض آننان می‌شد، مسوولان کشورهای اسلامی، به عنوان اینکه این اشخاص دشمن حکومت و ملت هستند، با او برخورد می‌کردند. 

 

۳- جهل مزمن و فساد گسترده

یکی از عوامل تاسیس و پیدایش اخوان المسلمین، گسترش جهل و بیسوادی و فراگیر شدن فساد بود. فساد در همه چیز راه یافته بود. مصر و جهان اسلام نیازمند جنبشی بود که مسیر تاریخ را تغییر دهد. از آنجا که کشورهای اسلامی تحت اشغال استعمار بودند و استعمارگران منابع ملی را به یغما می‌بردندو فرزندان امت از حقوقشان محروم شده بودند، نه از فساد جلوگیری می‌شد و نه برنامه‌ای برای از بین بردن جهل و بی‌سوادی وجود داشت. از این روی دنیای اسلام نیازمند جریانی بود که این بلای ویران گر را از میان بردارد. این وضعیت اسفناک همواره ذهن و اندیشه‌ی امام بنا و هم فکران او را به خود مشغول کرده بود. زمانی که جنبش اخوان تأسیس شد، یکی از اهداف آن از بین بردن این مشکلات بود. 

 

۴- بی‌بند و باری و هرزه گی

استعمار به اسم آزادی اندیشه، به جنگ اندیشه‌ها و افکار مسلمانان پرداخت. رفتارهای نیک و ارزش‌های اخلاقی به اسم آزادی نابود می‌شدند و موج الحاد هم چون سیلی بنیان کن همه چیز را از پیش روی بر می‌داشت. آزادی زن برنامه‌ای شده بود برای ترویج فحشا و بی‌بندوباری اخلاقی و رواج فساد. بسیاری از عادات و سنت‌های غربی که با آداب اجتماعی و دینی مسلمانان در تعارض بود، در کشورهای اسلامی رواج می‌یافتند. کاباره‌ها و 

میخانه‌ها در کشورهای اسلامی تاسیس و موج فرومایگی و بداخلاقی به راه افتاده بود. یکی از شاهدان عینی گفته است: قاهره تبدیل به میخانه و کاباره‌ای بزرگ شده بود که عیاشان از سراسر جهان به آن روی می‌آوردند و در آنجا با رفتارهای ناهنجار خود، مردم را دچار مصیبت کرده بودند، تا جایی که صداهای بسیاری بلند شدکه به رفتار توریست‌های بیگانه معترض بودند. 

این حالت و شرایط اقتضا می‌کرد که جنبشی اسلامی وارد کار شود و در راستای تغییر این وضعیت فعالیت کند و این امر از جمله عوامل ایجاد جماعت اخوان المسلمین بود. (۱) 

۵- بازگرداندن خودباوری و اعتماد به نفس به مسلمانان

پس از فروپاشی خلافت عثمانی، مسلمانان در سراسر جهان به شدت سرخورده و مأیوس شده بودند و خودباوری و اعتماد به نفس خود را کاملاً از دست داده بودند. و جود استعمار و تفوق سیاسی و فرهنگی آن مزید بر علّت شده بود. از چنین مردمی با چنین روحیاتی هیچ امیدی برای اقدام مثبت و تعییر اوضاع موجود نمی‌رفت. در این شرایط لازم بود تا اوضاع دگرگون شود و در مسلمانان روح خودباوری و اعتماد به نفس دمیده شود. پیدایش جنبش اخوان المسلمین این رسالت را به درستی انجام داد و در مسلمانان، به ویژه مردم مصر، روح تازه‌ای دمید و امید و نشاط و خودباوری را در آنان دوچندان کرد، زیرا بسیاری از مسلمانان باور داشتند که پیام اخوان المسلمین، ندای عزت و سربلندی آنان است. 

 

تأسیس جماعت اخوان المسلمین 

در ۲۳ مارس ۱۹۲۸م. / ۴ فروردین ۱۳۰۷، هفت نفر در شهر اسماعیلیه مصر گرد هم آمدند که عبارت بودند از: امام شهید حسن البنا، حافظ عبدالحمید، احمد الحصری، فؤاد ابراهیم، عبدالرحمن حسب‌الله، اسماعیل عزو زکی المغربی. شش شخصیت اخیر از کسانی بودند که از موعظه‌ها و درس‌گفتارهای امام حسن البنا متأثر شده بودند. آنان با صداهایی برخاسته از قوّت ایمان‌ و عزم استوار، از امام حسن البنا پرسیدند: راه عملی رسیدن به عزت مسلمانان و خیر آنان کدام است؟ سرمایه‌های ما که عبارت از خون‌های گرم جاری در رگ‌‌هایمان است و جان‌هایی که در پرتو ایمان و کرامت از آن‌ها می‌تابد، و این مبالغ ناچیز پولی است که از قُوت فرزندانمان صرفه جویی شده است. آری، این سرمایه‌ها را به شما تقدیم می‌داریم و آنچه می‌توانیم بگوییم این است که ما توان خود را برای تجدید عزت اهل ایمان با شما در میان می‌گذاریم، تا در پیشگاه «الله» عذری داشته باشیم. شما‌‌ همان گونه که در برابر تکالیف و مسؤلیت‌های ما مسؤول هستید در پیشگاه «الله» نیز مسؤول ما هستید. 

این سخنان مخلصانه در جان امام حسن البنا تاثیر به سزایی داشت، به طوری که نتوانست از مسؤولیت بر دوش گرفتن بار امانت شانه خالی کند، بنابراین با تاثر فراوان فرمود: خدا به شما پاداش عنایت فرماید و بر این نیت 

پاکتان برکت بگذارد. امیدوارم ما را بر انجام کاری شایسته که رضای او و نفع مسلمانان در آن است توفیق بخشد. وظیفه‌ی ما عمل است و خدا است که توفیق می‌دهد. ما با هم دیگر بیعت می‌کنیم که سربازان اسلام باشیم و در پرتو اسلام، حیات و عزت وطن و امت را می‌جوییم. یکی از اعضا گفت: چه نامی را بر خود بگذاریم: جمعیت، انجمن، طریقه، اتحادیه، تا شکل رسمی به کار خود بدهیم؟ امام حسن البنا پاسخ داد: هیچ کدام، ما این عناوین را کنار می‌گذاریم، اساس اندیشه‌ی ما فکر و معنویت و کار است، ما برادران یکدیگر در خدمت به اسلام و مسلمانان هستیم، پس ما «الاخوان المسلمون» هستیم. (۲) 

 

مروری گذرا بر فعالیت‌های نخستینِ جماعت اخوان المسلمین

اخوان المسلمین به عنوان جریانی دینی و اصلاحی از سال ۱۹۲۸ م. در حوزه‌های دین، اجتماع و سیاست در مصر وارد فعالیت شد. دیری نپایید که مرکز جماعت به قاهره انتقال یافت. در دهه‌ی ۳۰ قرن بیستم، اخوان المسلمین بسیار فعال بود. در سال ۱۹۴۲ در زمان جنگ جهانی دوم، به نشر افکار و اندیشه‌های خود پرداختند و از شرق اردن تا فلسطین آن را گسترش دادند و در سال ۱۹۴۴ شاخه‌ی اخوان المسلمین در سوریه «شهر دمشق» تاسیس شد. 

پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۸، اخوان المسلمین با رژیم تازه تاسیس صهیونیستی، برای آزادی فلسطین وارد جنگ شد. گردان‌های جهادی آن تحت فرماندهی قهرمان نامی: «احمد عبدالعزیز» و افسر بلندپایه «محمود لبیب» و استاد «محمد فرغلی» و «سعید رمضان» و از سوریه به فرماندهی «مصطفی السباعی» و از اردن به فرماندهی «عبداللطیف ابوقوره» و «کامل الشریف» و از عراق به فرماندهی «محمد محمود صواف» وارد جنگ شدند و رشادت‌‌هایشان زبانزد خاص و عام شد. پس از قبول آتش بس توسط کشورهای عرب، مجاهدان اخوان المسلمین از میدان جهاد فلسطین باز گشتند. 

در مصر «محمود فهمی نقراشی» نخست وزیر وقت، نهضت اخوان المسلمین را منحل اعلام کرد و آنان را متهم به فعالیت‌های ضد امنیتی کرد. اما دیری نپایید که «محمود فهمی نقراشی» به دست یکی از دانشجویان رشته‌ی دامپزشکی دانشگاه فؤاد اول در قاهره به نام «عبدالمجید حسن» ترور شد. 

اخوان المسلمین قتل او را محکوم کردند و از آن تبری جستند و در آنجا بود که امام حسن البنا سخن معروف خویش را چنین بر زبان آورد: «قاتل نخست وزیر نه اخوانی و نه مسلمان است.» 

قاتل، توسط یکی از دانشجویان اخوان المسلمین دستگیر و تحویل زندان شد. اندکی پس از ترور «نقراشی» در شامگاه ۱۲ فوریه سال ۱۹۴۸م. (۲۲ بهمن ماه ۱۳۲۶ش.) بنیانگذار جماعت اخوان المسلمین ترور شد و به کاروان شهیدان پیوست. (۳) پس از شهادت اما بنا استاد حسن الهضیبی به عنوان مرشد عام انتخاب شد. نخستین مرحله‌ی محنت اعضای اخوان المسلمین، پس از جنگ ۱۹۴۸ با رژیم صهیونیستی آغاز شد. آنان فوج فوج به زندان‌ها برده شدند و زیر انواع شکنجه‌ها قرار گرفتند و جماعتی از آنان به فیض شهادت نایل شدند. 

روزگار همچنان سپری می‌شد و حکومت‌ها یکی پس از دیگری می‌آمدند، اما هر بار اخوان المسلمین مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار می‌گرفتند و رنج‌های بسیاری را متحمل می‌شدند که شرح آن را باید در کتبی که موجود است جستجو کرد، از جمله: «کشتارگاه‌های اخوان المسلمین در زندان‌های ناصر» و... 

دوران محنت بس طولانی بود از جمله محنت سال‌های ۱۹۵۴ و ۱۹۶۵ و... که تا اواخر حکومت حسنی مبارک در مصر ادامه یافت. در این مدت اخوان المسلمین در عراق و فلسطین و سوریه و دیگر کشور‌ها رنج‌های فراوانی را تحمل کردند. به طوری که در دوران محنت، بسیاری از داعیان اخوان المسلمین راهی هجرت و دیار غربت شدند و در کشورهای و قاره‌های مختلفی ماننند آسیا، اروپا و آمریکا و سایر کشور‌ها مسکن گزیدند، این هجرت و غربت نشینی نتیجه‌ای بس مبارک به بار آورد. این داعیان در هر جایی منشا خیر و نمود کامل بیداری اسلامی شدند و این خود موجب گسترش اندیشه‌ی اخوان المسلمین و به طور کلی اندیشه‌ی اسلامی در سراسر جهان شد. 

 

اهداف جماعت اخوان المسلمین

بر اساس آنچه در اساسنامه‌ی اخوان المسلمین آمده: آنان جماعتی فراگیر و اسلامی هستند که در راستای برپایی دین خدا تلاش و فعالیت می‌کنند و می‌کوشند تا اهدافی را که اسلام حنیف برای آنان آمده است تحقق بخشند. به عبارتی اهدافشان‌‌ همان اهداف اسلام است که خلاصه‌ای از آن به شرح ذیل است: 

• تبلیغ اسلام بین همه‌ی مردم، تشریح و توضیح اسلام و زدودن اباطیل و شبهات از چهره‌ی اسلام تا مردم به فهم دقیقی از اسلام دست یابند. 

• کنار هم قاراردادن جان‌ها و مال‌ها بر اساس مبانی اسلام و تجدید اثرات زیبای اسلام بر مردم، و نزدیک سازی دیدگاه‌های مذاهب اسلامی و به عبارتی تلاش برای وحدت امت اسلامی به صورت عملی و صادقانه. 

• تحقق عدالت اجتماعی و تامین اجتماعی برای همگان، مبارزه با جهل، بیماری، فقرو بزهکاری و تشویق به انجام کارهای خیر. 

• آزادی همه‌ی کشورهای اسلامی از چنگال هر قدرت نامشروع و کمک به اقلیت‌های اسلامی و قومی در کشورهای مختلف و تلاش برای ایجاد امت واحد اسلامی. 

• برپایی دولتی اسلامی که در عمل، احکام و تعالیم اسلام را تحقق بخشد و در داخل از آن پاسداری کند و برای نشر آن در خارج تلاش کند. 

• حمایت از هم کاری‌های جهانی، برای رسیدن به آزادی و حفظ حقوق مردم و مشارکت در تاسیس تمدن اسلامی به شیوه‌ای نو که در آن ایمان و مظاهر مادی هر دو نقش داشته باشند. 

• تلاش برای تحقق اصول: فهم دقیق، ایمان عمیق و ارتباط وثیق. 

 

وسایل تحقق اهداف جماعت اخوان المسلمین

جماعت اخوان المسلمین از‌‌ همان آغاز برای دستیابی به اهداف خود، ابزارهایی را به کار بست که برخاسته از اصول و مبانی آن بوده است. این ابزار‌ها و وسایل یا بخشی از آن‌ها ممکن است برای تحقق اهداف هر گروه یا سازمانی، فارغ از رویکرد یا نگاه آن به مسائل، به کار بسته شوند و نتایج مورد نظر را به بار آورند. ابزارهای مورد نظر اخوان برای تحقق اهداف آن عبارت‌اند از موارد زیر: 

• دعوت: این امر می‌باید با بهره گیری از صنعت چاپ و نشر و رسانه‌ها از جمله نشریات، روزنامه‌ها، مجلات، کتاب، رادیو و تلویزیون، اعزام هیئت‌هایی برای انجام این فهم در داخل و خارج انجام شود. 

• تربیت: در این راستا تلاش می‌کنند مفهوم تدین در گفتار و کردار مردم تبلور یابد و همه اعم از فرد، خانواده و جامعه با مبانی ارزشی اسلام تربیت شوند: عقیده‌ی آنان برگرفته از قرآن و سنت صحیح باشد، عقل را با علم، جان را با عبادت، اخلاق را با فضیلت و جسم را با ورزش پرورش دهندو مفهوم اخوت صادقانه را در میان خود پایدار سازند و برای رسیدن به کمالات با هم همکاری کنند، تا نسلی آگاه و عامل به دین با رویکردی جهشی و رو به پیشرفت پدید آید. 

• توجیه و ارشاد: این هدف با ایجاد روش‌های درست در همه‌ی مسایل اجتماعی از جمله: تربیت، آموزش، قانون، قضاوت، مدیریت، روحیه‌ی ایثارگری، اقتصاد، بهداشت، حکومت و... بر آورده می‌شود. در این راستا می‌باید هیئت‌های سیاسی، قانون گذاری، اجرایی و بین المللی تشکیل گردد. برای توجیه و ارشاد، ضرورت دارد کار رسانه‌ها و شیوه‌های نادرست توجیهی گذشته اصلاح گردد. 

• فعالیت سازمان یافته: ایجاد نهاد‌ها و مؤسسات تربیتی، اجتماعی، اقتصادی، عملی، تأسیس مساجد، مدارس، درمانگاه‌ها، بیمارستان‌ها و نهادهای مدنی، تشکیل کمیته‌های سازمان دهی زکات و صدقات و کارهای خیری و اصلاح میان افراد و خانواده‌ها و مبارزه با آفات اجتماعی و عادات زیان بار و مواد مخدر و سکر آور و قمارو ارشاد جوانان به مقاومت و استقامت، و پرکردن اوقات فراغت آنان، با برنامه‌های مفید و ثمربخش، این مهم را برآورده می‌سازد. 

• آگاهی و آمادگی مردم: آگاهی و آمادگی مردم و حضورشان در میدان مبارزه با دشمنان خدا و مردم و رویارویی با دسیسه‌های چپاول گران بین المللی از وسایل مهم تحقق اهداف است. (۴) 

 

ویژگی‌های جماعت اخوان المسلمین

درک درست جماعت اخوان المسلمین منوط به دریافت تفاوت‌های آن با سایر گروه‌ها، تشکل‌ها، احزاب و جماعت‌های اسلامی است. این تفاوت‌ها در ویژگی‌های بارز آن خود را نشان می‌دهد. روشن است که برخی از این ویژگی‌ها از وجوه اشتراک جماعت با برخی دیگر از گروه‌ها و جماعت‌های اسلامی است، ولی کلیت آن به صورت مجموع ویژگی اخوان را نشان می‌دهد. چنان که در رساله‌ی «المؤتمر الخامس» آمده، امام حسن البنا ویژگی‌های این جماعت را چنین توضیح داده است: 

• اخوان المسلمین دعوتی است «سلفی»: زیرا مردم را به بازگشت به اسلام و کتاب و سنت و روش صالحان امت فرا می‌خواند. اما پیداست که در برخی برداشت‌های خود با آن‌چه امروزه جریان سلفیه نامیده می‌شود، تفاوت‌هایی دارد که نباید مغفول بماند. 

• اخوان المسلمین دعوتی است «سنّی»: زیرا خود را ملزم به سنّت پیامبر در همه‌ی ابعاد به خصوص در عبادت و عقیده می‌داند. 

• اخوان المسلمین دعوتی است «صوفیانه»: زیرا اساس خوبی‌ها را در وارستگی و طهارت نفس و پاکی دل و شرح صدر می‌داند و بر پایداری بر عمل تأکید دارد، و معتقد است نباید به خلق طمع داشت، بلکه باید همه چیز برای خدا باشد. ولی ناگفته پیداست و تاریخ هشتاد ساله‌ی اخوان نیز گواه بر این است که نگاه اخوان به «تصوف» با شیوه‌ی خانقاهی و سنتی آن فرق دارد و آن بخش از تصوف را که با سنت پیامبر (ص) تعارضی ندارد و پیراسته از 

بدعت هاست، می‌پذیرد و به کار می‌بندد که در قرآن و سنت به تزکیه و احسان معروف است. 

• اخوان المسلمین جریانی است «سیاسی»: زیرا خواهان اصلاح حکومت و تعدیل نگرش نسبت به مسایل مربوط به امت و حفظ عزت و کرامت مردم و ارتباط بین المللی است. 

• اخوان المسلمین جریانی است «ورزشی»: زیرا به سلامت عمومی توجه دارد و بر این باور است که «مؤمن قوی بهتر از مؤمن ضعیف است» و خود را ملزم به فرموده‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌داند: «جسم شما بر شما حقی دارد.» و می‌داند که مسؤولیت‌ها و تکالیف انجام نمی‌شود، مگر با داشتن جسمی سالم و قوی و سرشار از ایمان و ذهنی روشن و فهمی صحیح. 

• اخوان المسلمین پیوند دهنده‌ی علم و فرهنگ و روش فکری است: زیرا آموختن علم را فریضه‌ای اسلامی می‌داند تا جایی که اگر علم در چین باشد باید در پی آن رفت و دولت اسلامی مؤظف به رشد ایمان و علم در جامعه است. 

• اخوان المسلمین شرکتی است «اقتصادی»: زیرا نظرشان این است که اسلام به مدیریت مال و کار و کسب عنایت خاصی دارد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ‹چه نیک است مال پاک برای شخص پاک.» و هم فرموده است: «هر کس شب از دست رنج خود بهره گیرد گناهان او بخشیده است.» 

• اخوان المسلمین نهادی است «اجتماعی»: زیرا برای پیشگیری و درمان و علاج دردهای اجتماعی تلاش می‌کند و برنامه دارد. 

• اخوان المسلمین نهادی است «برنامه ریز»: زیرا موارد ذیل را توصیه می‌کند: 

۱. دوری از اختلاف و فتنه انگیزی. 

۲. پرهیز از هیمنه‌ی اعیان و اشراف و سیاستمداران بر جماعت. 

۳. پرهیز از هیمنه‌ی احزاب و گروه‌های سیاسی بر جماعت. 

۴. عنایت به سازندگی و تکوین شخصیت‌ها و رعایت حرکت گام به گام و تدریجی در برنامه‌ها. 

۵. عمل گرایی و دوری از تبلیغات شعارگونه. 

۶. توجه شدید به اقبال جوانان و عنایت خاص به آنان. 

۷. توجه به سرعت گسترش جماعت در روستا‌ها و شهر‌ها و داشتن برنامه. (۵) 

 

نگاه اخوان المسلمین به زنان

از‌‌ همان آغاز تأسیس جماعت، امام حسن البنا بخش «اخوات المسلمات» را نیز تأسیس کرد. نخستین مسؤول آن خانم «لبیبه احمد» بود. ایشان همچنین مرکز «امّهات المؤمنین» را برای رشد و تعالی زنان در شهر «اسماعیلیه» تأسیس کرد. 

بسیاری از زنان در لیست‌های انتخاباتی جماعت قرار گرفته‌اند، از جمله: 

۱. لیست انتخاباتی مصر: خانم دکتر «منال ابوالحسن» و خانم دکتر «مکارم الدیری» و خانم دکتر «جیهان الحلفاوی» در روزگار پیش از انقلاب مصر. اکنون این شمار بسیار بیشتر شده است. 

۲. لیست انتخاباتی فلسطین: خانم «ام نضال» و خانم «مریم صالح» 

۳. لیست انتخاباتی اردن: خانم دکتر ‹حیاه‌ی المسیمی» 

۴. لیست انتخاباتی تونس: بیش از ۵۰%/ لیست انتخاباتی اخوان المسلمین «النهضه‌ی» زنان هستند. 

 

ساختار تشکیلاتی جماعت

در اینجا لازم است برای آشنایی بیشتر با جماعت به اختصار نگاهی به ساختار تشکیلاتی آن بیندازیم. 

مرشد عام

طبق آیین نامه داخلی اخوان که به سال ۱۹۴۸ م. تعدیل شده است، مرشد عام بالا‌ترین مقام را در جماعت تشکیل می‌دهد و در عین حال ریاست دو بخش مهم جماعت را بر عهده دارد: ۱- مکتب ارشاد عام، ۲- مجلس شورای عام (هیأت تأسیسی یا کنگره). 

مرشد عام از طریق مجلس شورای عام (کنگره) انتخاب می‌شود و حداقل باید از این شرایط برخوردار باشد: ۱- حداقل پانزده سال قمری سابقه‌ی عضویت در جماعت. ۲- داشتن حداقل چهل سال قمری. ۳- نداشتن هیچ گونه شغل اداری، دولتی یا آزاد و اختصاص وقت کامل خود به جماعت. فعالیت‌های علمی و پژوهشی از این شرط مستثناست. پس از انتخاب، اعضای جماعت با او بیعت می‌کنند و مرشد عام می‌تواند یک یا چند معاون از اعضای مکتب ارشاد برای خود تعیین کند. در زمان حکومت‌های سابق به علت محدودیت‌های امنیتی، ‌ انتخاب مرشد عام به مکتب ارشاد محول شده بود. مدت زمان آن شش سال است و قابل تجدید از طریق انتخاب مجدد است. 

مکتب ارشاد

نام کامل آن مکتب ارشاد عام جهانی است. این مکتب رهبری اجرایی اعلای اخوان و ناظر روند دعوت و تعیین کننده‌ی سیاست‌ها و مدیریت آن است. اعضای آن از طریق رأی گیری برای مدت چهار سال انتخاب می‌شوند. اعضای مکتب ارشاد ۱۳ نفر هستند. مجلس شورای عام هشت تن از این افراد را از میان اعضای خود از منطقه‌ای که مرشد عام ساکن آن است انتخاب می‌کند. پنج تن دیگر اصولاً از مناطق و کشورهای دیگر از میان اعضای مجلس شورا انتخاب می‌شوند. 

مجلس شورا

نام کامل آن مجلس شورای عام جهانی است و هیأت تأسیسی (کنگره) نیز نامیده می‌شود. این مجلس قوه‌ی مقننه‌ی اخوان است و تصمیمات آن الزامم آور است. مدت زمان آنچهار سال است و وظیفه‌ی نظارت کلی بر جماعت و انتخاب مرشد عام را بر عهده دارد. اعضای آن سی نفر هستند که از کشورهای مختلف انتخاب می‌شوند. مراقب‌های عام‌های شاخه‌های اخوان در کشورهای دیگر می‌باید عضو مجلس شورا باشند. 

از آنجا که جماعت اخوان المسلمین تشکیلاتی بین المللی است، در کشورهای مختلف شاخه دارد که در ساختار آن لحاظ شده است. در برخی از کشور‌ها مانند ایران، جریان‌های همفکر با اخوان صرفاً مراوده‌های فکری با رهبران اخوان دارند و هیچ گونه ارتباط تشکیلاتی میان آن‌ها و اخوان وجود ندارد و این جریان‌ها به صورت کاملاً مستقل اداره می‌شوند، ولی در بسیاری از کشور‌ها اخوان شاخه تشکیلاتی دارد. مسؤول تشکیلات اخوان در هر کشور مراقب عام نامیده می‌شود. شاخه اخوان در هر کشور به چند مکتب اداری (دفتر اداری) تقسیم می‌شود و هر استانی دارای یک دفتر اداری است. هر دفتر اداری به چند منطقه تقسیم می‌شود که از شعبه‌های واقع در محدوده‌ی مرکز یا بخش تشکیل شده‌اند. هر منطقه نیز به چند شعبه تقسیم می‌شود که کوچک‌ترین واحد اداری به شمار می‌روند. هر شعبه نیز چندین اسره دارد که یک نقیب مسؤولیت اداره‌ی آن را به عهده دارد و اغلب فعالیت‌های تربیتی اخوان در این اسره‌ها صورت می‌پذیرد. (۶) 

 

رهبران اخوان المسلمین از آغاز تا کنون

۱. امام حسن البنا از سال ۱۹۲۹م. = ۱۳۰۷ ق. تا ۱۹۴۹م. = ۱۳۲۸ق. 

۲. امام حسن الهضیبی از سال ۱۹۴۹= ۱۳۲۸ تا ۱۹۷۳ = ۱۳۵۲

۳. عمر التلمسانی از سال ۱۹۷۳ =۱۳۵۲ تا ۱۹۸۶ = ۱۳۶۵ 

۴. محمد حامد ابونصر از سال ۱۹۸۶ = ۱۳۶۵ تا ۱۹۹۶ = ۱۳۷۵

۵. مصطفی مشهور از سال ۱۹۹۶ = ۱۳۷۵ تا ۲۰۰۲ = ۱۳۸۱

۶. مامون الهضیبی از سال ۲۰۰۲ = ۱۳۸۱ تا ۲۰۰۴ = ۱۳۸۳

۷. محمد مهدی عاکف از سال ۲۰۰۴ = ۱۳۸۳ تا ۲۰۱۰ = ۱۳۸۹

۸. محمد بدیع از سال ۲۰۱۰ = ۱۳۸۹ تا زمان کنونی «۱۳۹۱» 

 

اسامی بعضی از اعضای شورای مرکزی اخوان عالمی

۱. محمد بدیع: مرشد عام وعضو مکتب ارشاد «شورای مرکزی اخوان عالمی» استاد رشته‌ی پاتولوژی دانشکده‌ی دامپزشکی دانشگاه بنی سویف و یکی از ۱۰۰ شخصیت بزرگ جهان عرب بر اساس فرهنگ علمی عرب. 

۲. محمد مهدی عاکف: مرشد عام سابق اخوان المسلمین و عضو مکتب ارشاد اخوان عالمی. 

۳. راشد الغنوشی: سیاستمدار و اندیشمند تونسی و رهبر حرکه النهضه‌ی و عضو مکتب ارشاد اخوان عالمی. 

۴. ابراهیم منیر: مصری مقیم لندن و سخنگوی اخوان المسلمین در اروپا و سرپرست سایت «رساله‌ی الاخوان». 

۵. عبدالمجید ذنیبات: ناظر کل اخوان المسلمین اردن و عضو مجلس اعیان این کشور. (۷) 

 

اسامی برخی از رهبران مشهور اخوان المسلمین در جهان کنونی

۱.یوسف ندا: مصری مقیم ایتالیا، رابط بین المللی سابق جماعت اخوان المسلمین و رییس بانک «التقوی» که در روابط جهانی نقش مهمی دارد. 

۲.خالد مشعل: رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» و مسوول جنبش در سوریه. 

۳.اسماعیل هنیه: نخست وزیر مردمی فلسطین و عضو مجلس قانون گذاری فلسطین و عضو شورای رهبری حماس. 

۴.محمد ولد الددو الشنقیطی: رهبر حزب تجمع وطنی اصلاح و توسعه موریتانی معروف به حزب «تواصل». 

۵.استاد عبدالرحمن پیرانی: دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح ایران و عضو شورای مرکزی اتحاد جهانی علمای مسلمین، و مؤسس و عضو نهاد‌ها و سازمان‌های مردم نهاد جهان اسلام. (۸)

 

بعضی از شخصیت‌های تاریخی و علمی اخوان المسلمین

یکی از سخنان معروف امام حسن البنا این است: «می‌خواهم رجال تالیف کنم نه کتاب» 

 جنبش اخوان المسلمین، صد‌ها نویسنده، خطیب، متفکر و شخصیت جهانی به جامعه اسلامی تقدیم داشته که اسامی برخی از آنان در ذیل می‌آید: 

۱. امام حسن البنا: بنیانگذار جماعت و مؤثر‌ترین چهره‌ی معاصر در سازمان دهی نیروهای اسلامی. 

۲. عبدالقادر عوده: قاضی، فقیه و حقوق‌دان و استاد معروف دانشگاه که در روزگار جمال عبدالناصر به شهادت رسید. 

۳. سید قطب: اندیشمند، نقاد و نویسنده بزرگ معاصر و صاحب تفسیر «فی ظلال القرآن» که در روزگار جمال عبدالناصر به شهادت رسید. 

۴. مصطفی السباعی: بنیانگذار اخوان المسلمین در سوریه و یکی از معروف‌ترین متفکران اسلامی و صاحب کتاب «السنة ومکانتها فی التشریع الاسلامی». 

۵. محمد محمود الصواف: بنیانگذار اخوان المسلمین در عراق و عضو مؤسس «الرابطة العالم الاسلامی». 

۶. سعید حوّی: مراقب عام اخوان المسلمین در سوریه و یکی از نویسندگان بارز معاصر. 

۷. زینب الغزالی: زن دعوتگر مصری که به مدت ۸ سال در زندان بود، و محنت‌های فراوانی را تحمل کرد، که شمّه‌ای از آن در کتاب «ایّام من حیاتی» آمده است، این کتاب به نام (روزهای زندگی من) یا (روزهای خاطره) ترجمه شده است. 

۸. استاد محمد غزالی مصری: امام و داعی معاصر که در تحلیل قضایای اسلامی شیوه‌ای منحصر به فرد دارد، او یکی از نامدار‌ترین شخصیت‌های علمی معاصر است، از جمله تألیفات اوست: «الاسلام فی مواجهة الاستبداد السیاسی» و «السنة النبویة بین اهل الفقه واهل الحدیث». اغلب کتاب‌های مهم ایشان به زبان فارسی ترجمه شده است. 

۹. استاد سید سابق: از علمای نامدار مصر. او نخستین شخصیتی است که فقه را بر اساس سنّت و به شیوه‌ای نوین به نگارش در آورد و کتاب «فقه السنّه‌ی» به قلم ایشان یکی از مراجع بزرگ فقهی معاصر است. 

۱۰. محمود نحناح: مؤسس حرکت «المجتمع السلم» معروف به «حمس» در الجزایر. 

۱۱. استاد احمد یاسین: بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی «حماس» و شیخ انتفاضه و پدر روحی مجاهدان فلسطین که توسط صهیونیست‌ها به شهادت رسید. 

۱۲. استاد عبدالله عزام: امام مجاهدان عرب در افغانستان در زمان اشغال این کشور توسط شوروی سابق. 

۱۳. علامه دکتر یوسف القرضاوی: یکی از بزرگ‌ترین علمای معاصر و رییس اتحاد جهانی علمای مسلمین، و صاحب ده‌ها کتاب ارزشمند در اندیشه و فقه اسلامی و.... 

۱۴. دکتر زغلول النجار: شخصیتی که به وسیله‌ی او هزاران نفر مسلمان شده‌اند. وی در موضوع اعجاز قرآن صاحب نظر است و با چندین مؤسسه علمی در جهان همکاری دارد. 

۱۵. طارق السویدان: مؤسس شبکه تلویزیونی الرسالة که در جهان عرب به «المجاهد الاعلامی» شهرت دارد. (۹) 

و صد‌ها شخصیت بزرگ جهانی که در این نوشتار نمی‌گنجد. 

 

حوزه‌ی فعالیت اخوان المسلمین

اخوان المسلمین در سراسر جهان حضور فعال دارد که به برخی از کشور‌ها در ذیل اشاره می‌شود: 

مصر، لیبی، تونس، الجزایر، مغرب، اریتره، سودان، سومالی، اردن، فلسطین، سوریه، لبنان، عراق، کویت، بحرین، امارات، سعودی، یمن، ایران، تاجیکستان، مالزی، اندونزی، ایتالیا، فرانسه، انگلستان، سوئد، اروپا، آمریکا و... (۱۰) 

پی نوشت‌ها:

۱-اخوان اون لاین، مقاله عامر شماخ

۲-الموسوعه الحره، به اختصار

۳- همان منبع

۴- همان منبع

۵- رساله الموتمر الخامس، به قلم امام حسن البناء

۶- الموسوعة الحرة، به اختصار

۷- همان منبع

۸- همان منبع

۹- همان منبع

۱۰- همان منبع